الیساالیسا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

الیسای خوشگل من

ازبس که خوردنی هستی

دایی علی برات یه پشه بند خریده  آخه خونه مامان جون اینا پشه داره ، دومین – سومین روزیکه اینجا بودیم یکدفعه دیدیم کلی روی دست و پات لکه های قرمز هست ، فهمیدیم پشه خوردتت ، اولش مامانی خیلی ترسید که نکنه جای لکه ها بمونه ولی مامان جون گفت که چیزینیست وهمه بعد ازچند روز محومیشه   و همین طور هم شد. حالاشبها وقتی خوابت برد میزاریمت توی پشه بندت میخوابی .  دیگه پشه ها نمیتون بخورنت شیرین من... دایی علی عاشقته، کلی باهات بازی می کنه ، بغلت میکنه وشما براش ناز میکنی و خودتو لوس میکنی و اونم قند تو دلش آب میشه. درنبود بابایی ،  دایی علی همش برات خرید میکنه و همش به فکرته.... بزرگ که شدی اینایی رو که گ...
1 مرداد 1392

خرید دستبند

به غیراز تل سر و گل سرهایی که عمه فروغ برای شما  از هلند توی سیسمونی اش فرستاده بود و همچنین به غیراز دوتا تل سری که خاله نسیم برات خریده بود مامانی تا بحال چیز جینگل تزئینی برات نخریده بود تا اینکه امروز 29 تیر92 مامانی برات یه دستبند جینگل خرید ، از اونایی که دختر کوچولوها عاشق شن . دستت که گذاشتم ، ازش خوشت اومد و هی نگاش میکردی و نمیکندی اش وکار نداشتی ...جای تعجبه! !! چون چند روزه گیر دادی به دستبند مامانجون  و هی تلاش میکنی اونو از دست مامان جون در بیاری.... شاید چون اون طلاست چشمت رو گرفته ....ای زبل..... ...
1 مرداد 1392

دیگه بزرگ شدی ...

توی سیسمونی که قبل از تولدت با مامان جون خریدیم، برای هر رده سنی ات دو دست لباس توخونه ای از مارک های معروف مثل آشور ، بیبی بارلی و... در رنگها و طرحهای مختلف تا یکسالگی ات خریدیم .مثلاً دو دست در سایز نیو بورن ، دو دست در سایز 1تا 3 ماه ، دو دست در سایز 3تا 6 ماه ، دو دست 6تا 9 ماه ودو دست در سایز9تا 12 ماه  و نکته اینکه هر کدام ازاین دست ها یک ست کامل شامل زیرپوش حلقه ای، آستین بلند، شورت عینکی،شلوار ، مانتو و سرهمی میشد . به غیراز بادی فرانسوی، دو تا پیراهن و دو ست کامل(با مارک مادر کی ر) که مامانی برای عید شما خرید ، برای بیرون و مهمونی شما لباسی نخریدیم،  چون عمه فروغ  تویسیسمونی که برای شما از هلند فرستاد کلی ل...
1 مرداد 1392

خواب راحت

این چند وقت که خونه مامان جون هستیم همه دروصف برنامه خواب شما کلی صحبت میکنن ، همه ازاینکه شما شبها، "ساعت خواب" مشخصی داری و باید تو اون ساعت حتماً بخوابی و وقتی خوابیدی مثل یه آدم بزرگ تا صبح ساعت 8:30 الی 9 بدون هیچ بیدار شدنی، جیکت درنمیاد و مامانی سر ساعت شیشه شیرت رو میذاره توی دهنت و شما میمکی و لالا میکنی، تعجب کردن و حسابی حال میکنن . خلاصه همه میگن : ما می شنیدیم که الیسا برنامه خوابش  منظمه .... ولی تا این حدش رو فکر نمیکردیم!!!! قربونت برم که اینقدر خانومی و منظم.. عسل طلای مامانی.....   ...
1 مرداد 1392

عکاسی

از اون نجائیکه خاله نسیم مهندس کامپیوتره ولی عکاسی هم خونده و کار عکاسی اش محشره و حرف نداره سه شنبه ای (25/4/92) که گذشت یعنی چهار روزپیش،  ازت کلی عکسای خوشگل و جور واجور گرفت چون شمارو آتلیه نبردیم و توخونه بودی خیلی خسته نشدی و کلی ژست گرفتی ...دست خاله درد نکنه .... خونه مامان جون اینا خیلی بزرگه وحیاط بزرگ هم داره بعد از عکاسی شما رو بردیم حیاط وکلی آب بازی کردی خیلی با مزه شده بودی حسابی حال کردی وخاله ازت کلی عکس گرفت ..... عکسها که آماده شد میزارم تو وبلاگت... ...
1 مرداد 1392

خونه مامان جون

امروز یک هفته و دو روزه که بابا رفته ماموریت و ما پیش مامان جون و آقا جون اینا هستیم ، هفته اول خیلی سخت بود ، همین که ولت میکردم و واسه یه لحظه ازت دور میشدم، می زدی زیر گریه و بیقراری میکردی  فکر کنم دلیلش هم اینه که ، ازاونجایی که هنوزکار اداره مامانی شروع نشده ومامانی شما رو پیش مامان جون نذاشته که تنها پیشش بمونی و به مامان جون عادت کنی از طرفی ما همیشه خونه ماماجون اینا فقط در حد چندساعت یا فوق اش یه روز میایم و بعدش برمیگردیم خونه خودمون، به استثنای اون دو ماه اول بعد از تولدت تا امروز بطور مستمر مثلاً یک هفته یا زیادتر خونه مامان جون نبودیم اون دو ماه اول هم که شما گل باقالی یادت نمیاد....  این روزاکه شما 8 ماه و نیم ر...
1 مرداد 1392